راز نامیرایی آنان میوههایی است که در هیأت کتابها و شاگردان خودنمایی میکند و البته کتابها وفادارترین و خلفترین شاگردان استادند. نوشتار زیر، نگاهی دارد به کتابشناسی استادی از سلسله نمیران فرهنگ ایران زمین. مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی که تازه چند روزی است جامه خاکی تکانده و قصد افلاک کرده، از استادان بنام تاریخ اسلام و زبان و ادبیات فارسی بود. آثار ارزنده این استاد از جمله منابع معتبر تاریخ اسلام و ادبیات فارسی محسوب میشود.
آثار ارزنده و سجایای اخلاقی زندهیاد دکتر سیدجعفر شهیدی را نهتنها صاحبنظران و محققان ایران بلکه دانشمندان و نویسندگان خارج ازکشور– به ویژه در کشورهای عربی زبان- نیز به خوبی میشناسند. اما به دلیل پرهیز از شهرتطلبی و فروتنی بیش از اندازه استاد، وی هیچ وقت در طول عمر پربرکت خود، تمایلی به سخن گفتن درباره زندگیاش نداشت. با این حال، بسیاری از دانشجویان و اهل تحقیق دوست دارند در زمینه زندگی علمی – ادبی و حتی بیوگرافی استاد، اطلاعاتی داشته باشند.
دکتر سیدجعفر شهیدی در سال 1297 شمسی در شهرستان بروجرد در خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. وی پس از اتمام تحصیلات در بروجرد – در حالی که مشغول خواندن شرح لمعه بود- عازم نجف شد. در آنجا شرح لمعه را تمام کرد و به خواندن رسائل مکاسب مشغول شد و به همراه دکتر گرجی در درس خارج شرکت کرد. وی علاوه بر مطالعه دروس رسمی حوزه- که فقه و اصول بود- به مسائل تاریخی نیز توجه نشان میداد.
او تا سال 1327 در نجف اقامت داشت و در همان سال به علت بیماری پس از کسب اجازه از مرحوم بروجردی برای معالجه به ایران آمد که ماندگار شد. استاد شهیدی به اصرار دوستان در سال 1329 به دانشکده معقول و منقول رفت و در سال 1332 با اخذ مدرک لیسانس فارغالتحصیل شد. سپس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ثبت نام کرد و در سال 1335 مقطع کارشناسی ادبیات و در سال 1340 مقطع دکترای این رشته را به پایان برد و در آن دانشکده به تدریس مشغول شد.
وی در سال 1330 مجله «فروغ» را – که مجلهای با خطمشی اسلامی بود – منتشر کرد. دکتر شهیدی از سال 1328 همکاری با مرحوم دهخدا را آغاز کرد و در سال 1342 به معاونت موسسه لغتنامه دهخدا و در سال 1346 به ریاست این موسسه منصوب شد که تا آخر عمر با همکاری گروهی از یاران دهخدا و مولفان دیگر به کار تدوین لغتنامه دهخدا و لغتنامه فارسی مشغول بود. دکتر شهیدی در سال 1373 طی سفری به چین، استادی افتخاری دانشگاه پکن را نیز دریافت کرد.
تألیفات:
1. مهدویت در اسلام. پیرامون نوشتههای احمد کسروی، بروجرد: 1324.
2. جنایات تاریخ. تهران: کتابفروشی حافظ، 1327.
3. چراغ روشن در دنیای تاریک (زندگانی امام سجادع). تهران: کتابفروشی محمدعلی علمی، 1335.
4. در راه خانه خدا. تهران: دانشنو، 1356.
5. در دیار آشنایان. تهران: یغما، 1358.
6. پس از 50 سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسینع. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ بیستم، 1376؛ کتاب مذکور، بررسی قیام عاشورا و تحلیل این رویداد تاریخی است که در نوع خود بینظیر است. دکتر شهیدی در آغاز کتاب صدر اسلام را توصیف میکند و در پایان آن به خلافت معاویه، روی کار آمدن یزید و جنگهای او با امام حسینع و در نهایت واقعه کربلا میپردازد.
استاد در مقدمه چنین مینویسد: «حادثهای که از نو درباره آن به جستوجو برخاستهام، به تازگی رخ نداده است. همه آشنایان با تاریخ اسلام- مسلمان باشند یا نه- از چگونگی آن آگاهند. بیش از هزار سال است از آن بحث کردهاند. پیرامون آن کتابها نوشته، شعرها سروده، مرثیهها ساخته و مجلسها برپا داشتهاند. در طول هزار و سیصد و چند سال، میلیونها تن برای زندهنگاه داشتن خاطره آن گردهم آمده اشک ریختهاند؛ هزاران انسان، در راه پاسداری خاطره آن کشته شده و کشتهاند. در طول بیش از 13 قرن صدها تن، سنی، شیعی و دهها تن مسیحی و پیرو کیشهای دیگر هر یک به نوعی آن را تجزیه و تحلیل کردهاند؛ قهرمان حادثه را – مطابق دلخواه یا دریافت خود- بیشتر ستوده و کمتر بر او خرده گرفتهاند. کوشش و کشته شدن او را عدالتخواهی، فداکاری، قهرمانی و یا قدرتطلبی نامیدهاند.»
7. تاریخ تحلیلی اسلام تا پایان امویان. تهران: چاپ اول، 1362، چاپ بیستم، 1375، مرکز نشر دانشگاهی؛ دکتر شهیدی در این کتاب در 7 فصل به بررسی اجمالی تاریخ اسلام از ابتدای ظهور آن در عربستان تا پایان دوره امویان پرداخته و در فصل اول آن، موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع سیاسی – اجتماعی آن را قبل از اسلام شرح داده است؛ «عربستان یا شبه جزیره عربستان، سرزمینی است در منتهی الیه جنوبغربی آسیا به شکل مربع مستطیل با ضلعهای نامتساوی که بین 12 و 32 درجه عرض شمالی و 35 و 60 درجه طول شرقی میان آفریقا و قسمت بزرگی از آسیا قرار گرفته است. مساحت این سرزمین به 2 میلیون و 600 هزار کیلومتر مربع میرسد. عربستان از شمال به کشورهای اردن و عراق، از شرق به خلیجفارس و دریای عمان و دریای عرب، از جنوب به خلیج عدن و از سوی مغرب به دریای سرخ محدود است... ساکنان این سرزمین را عرب مینامند... که طبق داستانهای پیش از اسلام که پس از اسلام گردآمده، چون نام نیای آن مردم یعرببن قحطان بوده است، فرزندان او عرب نام گرفتهاند.»
عربستان در آن زمان به نواحی مختلف تقسیم شده بود و دارای حکومتهای مختلف بود که از لحاظ اقتصادی و مذهبی با هم تفاوت داشتند؛ «در جنوب عربستان پرستیدن اجرام آسمانی چون ماه و خورشید و ستارگان سابقه طولانی داشته است... بیاباننشینان عموما بتپرست بودهاند... پیش از اسلام دینهای آسمانی مانند یهودیگری، مسیحیگری و زرتشتیگری در عربستان پیروانی داشت. کیش مانی را هم میشناختهاند و شاید در حجاز تنی چند هم بدان کیش گرویده باشند... نزدیک به ظهور اسلام، گروهی در مکه و بیرون مکه پیدا شده بودند که به بتپرستی بیاعتنا و از خونریزی و ستم کنارهگیر و به دینهای آسمانی آن روز بیاعتقاد بودند. تنها خدای یگانه را میپرستیدند، آیین دینی نداشتند. اینان کسانی هستند که متکلمان اسلامی آنان را «حنفا» گفتهاند... مقصود کسانی است که بر دین و فطرت ابراهیمی هستند.»
قانون آن زمان شامل پیماننامههایی بود که قبایل با یکدیگر میبستند و به موجب آن قانونها حق و حقوق قبایل تعیین میشد. در آن زمان، شهر مکه مرکزیت داشت و به عنوان قطب عالم اسلام مطرح بود و زیارتگاه بودن آن باعث رونق و آبادانیاش شده بود. در فصل دوم کتاب، دکتر شهیدی از ظهور اسلام و پیامبر گرامی حضرت محمد(ص) و اسلام آوردن همراهان او مینویسد؛ همچنین از کارشکنیها و آزار و اذیتهای قریش و هجرت مسلمانان به حبشه و در نهایت، رفتن پیامبر به مدینه و تغییر قبله مسلمین از بیتالمقدس به مکه؛ «پیغمبر در همان حال، روی را از بیتالمقدس به طرف کعبه کرد.
این مسجد در تاریخ اسلام به مسجد ذوالقبلتین معروف شده است. تغییر قبله از مسجدالاقصی به مکه بر یهود و منافقان گران افتاد. نشانه آن، این است که بر مسلمانان خرده میگرفتند که چرا تاکنون در نماز به مسجدالاقصی رو میکردید و اکنون قبله شما تغییر یافت.»
از دیدگاه شهیدی، دگرگونیهای اساسی که حکومت امویان در اسلام پدید آورده بود، عبارتند از :
«1. نظام حکومت اسلامی که پس از پیغمبر(ص) براساس بیعت نسبی مردم بود به حکومت استبدادی موروثی مبدل گشت.
2. مساوات که یکی از ارکان مهم نظام اسلامی بود از بین رفت.
3. درآمد دولت و غنیمتهای جنگی خاص حکومت آنان شد.
4. دستگیری، شکنجه، کشتار و گاه قتل عام متداول شد.
5. برخلاف رسم خلفای راشدین، هنگام صدور حکم خلفای اموی هیچ مانعی نمیدیدند که حکمی صادر کنند و آن حکم خلاف قرآن و گفته پیغمبر باشد.
6. در دوره امویان کیفر و مجازات هیچگونه مطابقتی با جرم نداشت. مجازات مقصر بسته به نظر حاکم بود.
7. با آنکه فقهای بزرگی در حوزه اسلامی تربیت شدند، غالبا کسی به گفته آنان توجهی نمیکرد و بدین جهت امر به معروف و نهی از منکر تعطیل گردید.
8. حریم حرمت اسلامی درهم شکست.
9. برای نخستین بار در اسلام، فرزندان پیغمبر را کشتند و زنان و دختران خاندان او را به اسیری گرفتند.
10. مدیحهسرایی.... دوباره متداول گردید.
11. دستهای عامل دنیاطلب و دینفروش بر سرکار آمدند؛ اینان به میل خود ظاهر آیههای قرآن و حدیث پیغمبر را تاویل کردند و برکردار و گفتار حاکمان صحه گذاشتند.
12. گرایش به تجمل... روز به روز بیشتر شد.
13. میگساری، زن بارگی و خریداری کنیزکان آوازخوان متداول گشت.»
8 -آشنایی با زندگانی امام صادق(ع). تهران: جامعهالامام الصادق،1362.
9 - شرح لغات و مشکلات دیوان انوری. چاپ اول، 1358. چاپ دوم، 1364. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی؛ استاد شهیدی در این کتاب به شرح و تفصیل ابیاتی پرداخته که از جهت معنایی مشکل بوده و دارای لغات غامض. وی در مقدمه کتاب چنین مینویسد:
«کتابی که در معرض قضاوت محققان محترم و مطالعه دانشجویان عزیز قرار میگیرد، شرحی است بر بیتهایی از انوری- شاعر معروف قرن ششم- بیتهایی که خواننده بدون داشتن معلومات لازم و تتبع کامل در کتابهای متعدد، معنی آن را به درستی درنمییابد.... دشواری فهم معنی بیت انوری به خاطر برخورداری شعرها از صناعتهای لفظی و یا جای گرفتن معنی بسیار در لفظهای اندک و یا دربرداشتن مفهوم علمی و یا استفاده شاعر از معنی آیات قرآن کریم یا تضمین حدیثهای نبوی یا امثله عربی است، که تا کسی این نکتهها را درنیابد و بر کلیات علوم متداول در مدارس آن عصر واقف نباشد، معنی این شعرها و نظایر آن را نخواهد دانست.»
وی درمقدمه به نحوه شرح ابیات پرداخته و نسخههایی که به آنها رجوع کرده، نام برده است، همچنین بهطور گذرا به احوال و آثار انوری پرداخته است؛ «انوری به خاطر اطلاع وسیع، استقامت طبع و بلندی شعر، مورد احترام و ستایش بزرگان عصر خود بوده است... میتوان گفت نقد شعرنویسان این عصر هنگام قضاوت درباره انوری و شعر او تا حدی از راه انصاف – و بهتر بگوییم واقعنگری – دور شدهاند. انوری را متملقی پست، خطیبی مزدور، شاعری دروغگو خوانده و چندان که توانستهاند از بیحرمتی درباره او دریغ نکردند.
انوری شاعری مدیحهسراست... دستگاه شاعرپروری در آن زمان، کاری را میکرده است که سازمانهای تبلیغاتی کشورها در عصر ما عهدهدار آن کار است... در چنان عصری، وقتی شاعری پادشاهی را میستود تنا شخص را ستایش نمیکرد بلکه مظهر همه شئون آن کشور و آن مردم را توصیف میکرد. طبعا این ستایشها با مبالغت همراه است... مدیحهسرایی بدین معنی در آن روزگار نه تنها در ایران بلکه در تمام کشورهای اسلامی کاری رایج بوده است.»
پس از مقدمه ، یک صفحه به اختصارات اختصاص داده شده و بعد از آن، متن اصلی آغاز میشود. در این قسمت، ضمن آوردن ابیات دشوار هر قصیده، توضیح و شرح آنها آورده شده و در صورت لزوم، نویسنده لغات دشوار را معنی کرده است.در انتهای کتاب، علاوه بر فهرست لغات مشکل و فهرست منابع، بیتهایی شرح داده شده به صورت الفبایی اول بیت و نیز آخر بیت (قوافی و ردیفها) فهرست شده است.
10 - علی از زبان علی(ع). چاپ اول، 1376، چاپ یازدهم، 1379، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی؛ این کتاب در خصوص زندگانی حضرت علی(ع) و سجایای اخلاقی آن حضرت نوشته شده. بیگمان شناخت علی(ع) و سخن راندن درباره او، کاری است دشوار که هر کسی را یارای ورود به این وادی نیست. دکتر شهیدی در مقدمه این کتاب مینویسد: «هر بار که خود را آماده میکنم تا صفحههایی پیرامون زندگی علی (ع) بنگارم، ندایی از درونم میشنوم: آهسته باش! چه گستاخی! میخواهی دراین میدان پهناور درآیی و بضاعت اندک خود را بنمایی؟ نمیدانی مهتاب به گز پیمودن است و دریا را با مشت تهی نمودن. در میا!که عرصه سیمرغ نه جولانگه توست... سرانجام به خود گفتم درست است که پرداختن به چنین کار در توان تو نیست اما به خود منگر که بضاعتت چیست، بنگر که سخن درباره کیست. او دستگیر ناتوانان است و یاور درماندگان».
همچنین در باب عدالت علی آمده است: «یکی از سخنان او که نشاندهنده سختگیری وی در کار بیتالمال و نماینده درجه تقوی و عدالت اوست و شاید در همان روزهای نخست گفته باشد، اعتراض وی به بخششهای عثمان از بیتالمال است... پس از سخنان علی(ع) دنیادوستان دانستند به آنچه در پیآنند دست نخواهند یافت و علی را از راه حق نتوان برتافت.»
11 - دره نادره، تاریخ عصر نادرشاه، میرزا مهدیخان استرآبادی، به اهتمام سید جعفر شهیدی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1366.
12 - ستایش در سوگ امام هشتم(ع) در شعر. مشهد: کنگره جهانی حضرت رضا، 1362.
13 - از دیروز تا امروز، مجموعه مقالات. تهران: نشر قطره، 1372.
14 - زندگانی حضرت فاطمه(س)- تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377؛ این کتاب چنانکه- از نام آن برمیآید- ظاهراً در زمینه زندگی دخت گرامی پیامبر حضرت فاطمه زهرا(س) است اما دکتر شهیدی در آغاز کتاب مینویسد: «موضوع این کتاب، گزارشی از زندگانی دختر پیغمبر است؛ بزرگترین بانوی اسلام فاطمه یا فاطمه زهرا. ولی خواننده خواهد دید، آنچه در این مجموعه فراهم آمده تنها سرگذشت زندگی شخصی نیست، رویدادهایی است آموزنده و عبرتآمیز؛ هرچندگزارش زندگی شخصیتهای بزرگ و برجسته تاریخ، خود درسی آموزنده است. آنچه میخوانید تحلیل از چند حادثه شگفت است که قرنها پیش از زمان ما رخ داده است، اما اگر قهرمانان این حادثهها را از حادثهها جدا کنیم، خواهیم دید آن حادثهها در طول تاریخ- حتی در زمان ما نیز- در گوشهای از جهان رخ داده است و میدهد. اگر زمان و مکان رویدادهایی که درباره آن سخن میگوییم، با ما فاصله بسیار دارد، آثاری که از آنها به جای مانده نه تنها دیرینگی نگرفته بلکه تازگی خود را همچنان نگاه داشته است.»
در بخش دیگری از کتاب، پس از ذکر خصایل معنوی و قناعتورزی فاطمه و چگونگی ازدواج او با علی(ع)، به ایمان و فرمانبرداری وی از پروردگار اشاره میکند. علاوه بر اینها، شهیدی در این کتاب به بیان مصایب و دشواریهایی که پس از رحلت پیامبر بر فاطمه وارد شده میپردازد.
وی در پایان کتاب اشعاری که در وصف فاطمه(س) سروده شده را گردآورده و همچنین فرزندان فاطمه را نام میبرد و شرح حال مختصر آنها را مینویسد. کتاب زندگانی فاطمه زهرا برای محققان و افرادی که میخواهند راجع به فاطمه(س) بیشتر بدانند، بسیار مفید، ارزنده و خواندنی است.
15 - زندگانی علیبن الحسین(ع). چاپ ششم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374.
16 - آتشکده آذر، تذکره شعرای فارسی زبان تا آخر قرن 12، تألیف لطفعلی آذربیگدلی، مقدمه و فهرست سید جعفر شهیدی- تهران: مؤسسه نشر کتاب، 1337.
17 - براهین العجم- تألیف محمد تقی سپهر، با حواشی و تعلیقات سید جعفر شهیدی. تهران: دانشگاه تهران، 1351.
18 - لغتنامه دهخدا. زیر نظر سید جعفر شهیدی. تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه با همکاری انتشارات روزنه، چاپ دوم، 1377؛ چنانکه گفتیم،استاد شهیدی از سال 1328 شمسی همکاری با مرحوم علامه دهخدا را آغاز کرد و در سال 1342 به معاونت مؤسسه لغتنامه دهخدا و در سال 1346 به ریاست این مؤسسه منصوب شد.
طی این سالها، شهیدی در کنار دیگر یاران خود به کار تدوین لغتنامه مشغول بود و سرپرستی گروه را برعهده داشت. پس از مرگ دهخدا بر طبق وصیتنامه او، دکتر محمد معین کار را برعهده گرفت و پس از فوت دکتر معین، دکتر شهیدی این کاروان علمی را سرپرستی کرد و به حق به خوبی از عهده این کار برآمد و تا آخر نیز به انجام وظیفه خود پایبند و مقید بود. لغتنامه دهخدا، حاصل کار عمری تلاش و زحمت مردی پرمایه و نیز گروهی از استادان فرهیخته و دلسوز فرهنگ این کشور است که در زمان خود کاری بود بس عظیم و طاقتفرسا.
در سال 1377 لغتنامه با ویرایش جدید توسط گروه ویراستاران سازمان لغتنامه با قطع و حروفچینی جدید در 16 مجلد (با مقدمه) به همت انتشارات دانشگاه تهران و با همکاری انتشارات روزنه در 22 هزار نسخه چاپ و منتشر شد.
همچنین دکتر شهیدی پس از بهپایان رسیدن تألیف لغتنامه در سال 1358(که به دست چاپ سپرده شد)، در اوایل دهه 60 ، سرپرستی تألیف لغتنامه بزرگ فارسی را برعهده گرفت. ایده این کار که توسط دکتر محمد دبیرسیاقی مطرح شد مورد توجه شهیدی و دیگرمؤلفان لغتنامه قرارگرفت و از همان زمان کار فیشبرداری و تألیف بزرگترین لغتنامه زبان فارسی آغاز شد که تاکنون تنها حرف «الف» آن در جزوات مختلف به چاپ رسیده است (البته تا آخری حرف «ج» تألیف شده و آماده چاپ است).
استاد شهیدی علاوه بر تاریخ نگاری در عرصه لغتنویسی نیز همیشه فعال بود. او پس از فوت دکتر معین، فرهنگ فارسی وی را به پایان رساند؛ چرا که تنها 3 جلد از این فرهنگ در زمان حیات دکتر معین چاپ شده بود و دکتر شهیدی با جمعآوری فیشها و یادداشتهای دکتر معین، دست به تدوین 3 جلد باقیمانده (4، 5، 6 که 2 جلد اخیر اعلام است) زد.
19 - شرح مثنوی (10 جلد). تهران: چاپ اول 1373، چاپ دهم، 1380، انتشارات علمی و فرهنگی؛ «شرح مثنوی شریف»، کتابی است در توضیح و شرح ابیات مثنوی معنوی و معانی لغات دشوار آن که مرحوم بدیعالزمان فروزانفر در سال 1346 تألیف آن را آغاز کرد و 13 جزء از دفتر اول آن را تألیف کرد و پس از درگذشت ایشان، دکتر سید جعفر شهیدی، کار «شرح مثنوی» را از جزء چهارم دفتر اول آغاز کرد که چاپ اول آن در سال 1373 و چاپ دهم آن در سال 1380 منتشر شد.
وی در پیشگفتار آن مینویسد: «این طالب علم بیبضاعت، سالهاست به خاطر علاقهای که خود به مثنوی داشت، نیز در اجرای تکلیفی که دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برعهدهام گذاشت، بارها دفترهای ششگانه مثنوی را با دوستان درمیان نهادم و تا آنجا که در توان اندیشهام بود، برای معنی کردن بیتها و گشودن مشکلها به تکاپو افتادم. حاصل این کوششها به صورت یادداشت در حاشیه صفحههای هر 6 مجلد، یا در برگهایی که در فاصله صفحهها نهاده بودم، نوشته شد.
برای آنکه خود بیشتر بهره برم و به دوستان دانشجو نیز مساعدتی شود، بهتر دیدم آن نوشتههای پراکنده به صورت شرح درآید. اما چگونه؟ پس از تأمل بسیار، بر آن شدم که راه آن مولویشناس شهیر را بپویم و نشان پای او را در این راه بجویم.
نخست شرحهایی را که بر مثنوی نوشته شده و آن استاد از آنها بهره گرفته بود، فراهم آوردم؛ لیکن دریافتم برخی از این شرحها- هر چند مطالب سودمند دارد- مشکل بیت را نمیگشاید، و برخی از حد برگرداندن نظم به نثر فراتر نمیآید. سرانجام، بدان رسیدم که تا ممکن است باید مثنوی با مثنوی شرح شود و برای روشن شدن معنی بیتی، از بیتهای همانند استفاده گردد.
از شرح مختصر، لیکن پرمحتوا استاد فقید نیکلسون بهره فراوان گرفتم؛ چه او غالباً شماره بیتهایی را که در معنی، مانند یا نزدیک به هم است آورده، و هر یک را به دیگری ارجاع داده، سپس به کتابهای مشایخ سلف روی آوردم؛ رساله قشیریه، کیمیای سعادت، احیاء علومالدین، اسرارالتوحید، کشف المحجوب و دهها کتاب دیگر، و نیز رسالههایی که در شرح مصطلحات عرفانی به رشته تحریر درآمده است.
از مجموع آنها، آنچه در توضیح این بیتها مناسب بود، اقتباس گردید. آیههایی در کتاب خدا و سخنانی از امامان هدی نیز که با مضمون بیتها ارتباط داشت، افزوده گشت تا فایدت آن بیشتر باشد، انشاءالله.»
در این کتاب، هنگام شرح بیتها بسیاری از واژهها معنی شده؛ گرچه شاید به عقیده بعضی، معنی لغات کاملاً واضح و آسان بوده اما دکتر شهیدی همه سطوح مخاطبان را در نظر داشته- از دانشجوی تازه وارد به حوزه ادبیات تا محقق و خوانندگان جدی مثنوی- وی در شرح ابیات، ابتدا واژهها را به اختصار معنی کرده و هر جا لازم دیده برحسب نیاز توضیح داده است و از میان معانی متعددی که برای یک واژه وجود دارد، آن را که با معنی بیت تناسب بیشتری داشته، انتخاب کرده است. در شرح مرحوم فروزانفر، ممکن است قسمتی از آیه در یک جا و قسمتی دیگر در جای دیگری آمده باشد ولی دکتر شهیدی برای سهولت کار مراجعه کننده، در فهرست به هر قسمت جداگانه ارجاع داده است.
استاد شهیدی به تأسی از مرحوم فروزانفر، در شرح دفتر نخست، گزیده چاپ نیکلسون و از دفتر دوم به بعد، نسخه قونیه را ملاک قرار داده است. بیگمان شرح مثنوی، کتابی است که میتواند نظر مولویدوستان و مثنویخوانها را تأمین کرده و لذت و حلاوت مثنوی را بیشتر به دوستداراناش بچشاند. شایان ذکر است، در 3 جلد اول- که فروزانفر آنها را
شرح کرده- عنوان کتاب شرح مثنوی شریف آمده اما در جلدهای بعدی واژه «شریف» حذف شده است.
مجموعهها:
1 - محمد خاتم پیامبران. تهران: حسینیه ارشاد، 1347.
2 - یادنامه علامه امینی با همکرای محمدرضا حکیمی، 1351.
3 - محیط ادب، مجموعه سیگفتار. تهران: یغما، 1357.
ترجمهها:
1 - ابوذر غفاری، نخستین انقلابی اسلام. بینا، 1320- چاپ سوم، نشر سایه، 1370.
2 - شیرزن کربلا، اثربنتالشاطی، بروجرد، 1332.
3 - انقلاب بزرگ اثر دکتر طه حسین. تهران: مؤسسه مطبوعاتی علمی، 1336.
-4 ترجمه نهجالبلاغه .تهران انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول 1368.